کد مطلب:329872 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151

زینب در سوگ جدش رسول خدا (ص )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

پیامبر اسلام (ص ) زینب را بسیار دوست می داشت ، زیرا سیمای او یاد آور خدیجه (س ) بود و نامش یادآور دختر شهیدش .

رسول خدا (ص ) می دانست كه این بانوی كوچك در آینده سنگ صبور اهل بیت خواهد شد و زخمهای دل امیرالمؤ منین (ع ) را مرهم خواهد بود. از این رو، علاقه خاصی به او داشت .

می توان گفت كه روزهای خوشی و عزت زینب (س ) در دوران جدش پیامبر خدا (ص ) بود، چرا كه بعدا گرفتار فراق و سوگ عزیزان و شاهد تهاجم به خانه ولایت شد.

زینب پنج سال بیشتر نداشت كه جدش رسول خدا در آستانه مرگ قرار گرفت . او فرزندانش را فرا خواند و با آنان به گفت و گو پرداخت . در این لحظات زینب می دید كه بزرگترین پناه آنان ، جد بزرگوارشان ، در حال پیوستن به لقاء الله است . سر مبارك ایشان روی سینه پدر بزرگوارش امیرالمؤ منین (ع ) قرار گرفته بود، گویا ودایع رسالت به سینه ولایت انتقال می یافت . ملایكه نیز گروه گروه نازل می گشتند و در عزای شریف ترین خلق عالم امكان ، به اهل بیت ، به ویژه فاطمه زهرا(س ) تسلیت می گفتند.(54)

آری ، عزای زینب شروع شد و از آن پس مصایب و محنت های فراوانی را پذیرا گشت .(55)

54-اصول كافي ، ج 1 ص 458؛ تحليل سيره فاطمه ص 170

55-2- سيماي زينب كبري ، ص 44.